حواشی انتخاب پژوهشگران پر استناد در ایران؛
چرایی تفاوت آمار پژوهشگران پراستناد در ایران
به گزارش نکسترو، «پژوهشگران پر استناد»، «دانشمندان یک درصد برتر»، «پژوهشگران دو درصد برتر جهان»، «پژوهشگران برتر»، و... عناوینی هستند که در سالهای اخیر در مؤسسه ها و دانشگاه های ایرانی، بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. به صورتی که در بازه های زمانی مختلف، مشاهده می نماییم که رسانه ها، خبرگزاری ها و وبسایت دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی، پی درپی خبرهایی از تعداد پژوهشگران پراستناد و پژوهشگران یک درصد یا دو درصد برتر ایران منتشر می کنند. این آمار چه چیزی را نشان می دهند و چرا تا این میزان با یکدیگر متفاوتند؟
به گزارش نکسترو به نقل از ایسنا، در سالهای اخیر شاهدیم که مؤسسه های رسمی که به پایش وضعیت علم و فناوری در ایران مشغول هستند، اعداد متفاوتی برای پژوهشگران پر استناد ایران، پژوهشگران یک درصد برتر و یا پژوهشگران پر استناد یک درصد برتر ایران، اعلام می کنند. به صورتی که در یک ماه اخیر؛ معاون پژوهشی وزیر علوم به نقل از پایگاه استنادی علوم و پایش علم و فناوری (ISC) آخرین آمار تعداد پژوهشگران پر استناد یک درصد برتر ایران را ۸۴۱ نفر اعلام نمود. پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) تعداد پژوهشگران پر استناد ایران را در سال ۲۰۲۲ بر مبنای آمار مؤسسه «کلاریویت آنالیتیکس»، ۱۲ نفر اعلام نموده است. همینطور رئیس مؤسسه استنادی علوم و پایش علم و فناوری (ISC) از حضور ۱۸۷۰ پژوهشگر ایرانی در لیست پژوهشگران ۲ درصد برتر استنفورد اطلاع داد.
این اختلاف فاحش در آمار مؤسسات داخلی و خارجی، ما را بر این داشت که در سلسله گفت وگوهای تفصیلی با متخصصان علم سنجی کشور به این مورد بپردازیم که پژوهشگران پراستناد، یک درصد برتر و دو درصد برتر، چه کسانی هستند؟ این پژوهشگران بر مبنای چه شاخص هایی انتخاب می شوند؟ و کدام آمار قابل اعتنا است و اهمیت بیشتری دارد؟
آنچه که به دنبال می آید بخش اول گفت وگوی ایسنا با دکتر عبدالرضا نوروزی چاکلی، استاد دانشگاه شاهد، سردبیر نشریه «پژوهشنامه علم سنجی» و از متخصصان علم سنجی کشور در رابطه با موضوعات مورد اشاره است.
دکتر عبدالرضا نوروزی چاکلی در گفتگو با ایسنا، در مورد شاخص «پژوهشگران پر استناد» و «دانشمندان یک درصد برتر دنیا» اظهار داشت: از سالیان گذشته، پایگاه ESI یا Essential Science Indicator که متعلق به «تامسون رویترز» سابق و «کلاریویت آنالیتیکس» فعلی است، داده ها را از پایگاه هایی مثل Web OF Science (WOS) استخراج می کند و با عنایت به اهداف خود، گزارش هایی را در مورد پژوهشگران، دانشگاه ها، کشورها، سازمان ها و... اعلام می کند.
وی افزود: بر همین اساس، این مؤسسه هر ساله دانشمندان و پژوهشگرانی را که در خلال ۱۰ سال قبل توانسته اند در گروه موضوعی خود، یک درصد از کل استنادات بین المللی را به دست بیاورند، بعنوان پژوهشگران پراستناد یا Highly Cited Researchers معرفی می کند. البته شاخص دیگری به نام «مقالات داغ» یا Hot Paper هم وجود دارد که مقالات برتر هر حوزه موضوعی را بر مبنای عملکرد استنادی دو ساله بررسی می کند.
این پژوهشگر علم سنجی، در پاسخ به این پرسش که آیا لیست پژوهشگران پراستناد کلاریویت آنالیتیکس، از دیگر لیست های اعلامی، معتبرتر است؟، اظهار داشت: با عنایت به اینکه این پایگاه، سالیان سال است که در این عرصه فعالیت می کند و داده های خویش را از WOS می گیرد و این پایگاه هم معتبرترین مجلات بین المللی را نمایه سازی می کند، پایگاه مرجع مهمی است و جزو معتبرترین ها است.
اگر در مقام مقایسه قرار نگیریم، امکان دارد همواره همه چیز خیلی خوب به نظر برسد!
سردبیر نشریه «پژوهشنامه علم سنجی» در رابطه با کاربرد و فایده بررسی پژوهشگران پراستناد، توضیح داد: بررسی پژوهشگران پراستناد، بخشی از مطالعات علم سنجی است و هدف اصلی علم سنجی هم همواره روشن گری برای سیاست گذاران و برنامه ریزان علم و فناوری بوده است. این شاخص می خواهد به کشورها بگوید که در مقایسه با سایر کشورها، در هر یک از حوزه های موضوعی مثل شیمی، فیزیک، مهندسی و یا...، چه سهمی از پژوهشگران برتر بین المللی را در اختیار دارند و به این ترتیب، امکان مقایسه کشورها با یکدیگر را فراهم می آورد.
وی با اشاره به اهمیت مقایسه کشورها، تشریح کرد: با مقایسه صحیح است که می توانیم بفهیم در چه سطحی قرار داریم. اگر در مقام مقایسه قرار نگیریم، امکان دارد همواره همه چیز خیلی خوب به نظر برسد! اما در نتیجه مقایسه صحیح و اصولی است که ضعف ها و قوت ها مشخص می شود و بر این اساس میتوان در جهت اتخاذ تصمیم ها و سیاست های صحیح پژوهشی گام برداشت و فهمید که در چه زمینه هایی چقدر جلوتر یا چقدر عقب تر هستیم؛ نقاط قوت ما در کدام بخش ها است؛ در چه بخش هایی موفقیت بیشتری داریم و در کدام بخش ها نیازمند سرمایه گذاری بیشتر هستیم؟ بدیهی است که بر مبنای نتایج ارزیابی های مقایسه ای اگر نسبت به کشورهای دیگر، وضعیت بهتری داشتیم، می توانیم نتیجه بگیریم که موفق تر عمل کرده ایم.
نباید با ارقام خام، رشته ها را با یکدیگر مقایسه کرد
این متخصص علم سنجی، با اشاره به این نکته که ما نمی توانیم بدون عادی سازی علمی، حوزه های مختلف علمی را با یکدیگر مقایسه نماییم، تشریح کرد: ما نباید حوزه های مختلف علمی را با ارقام خام با یکدیگر مقایسه نماییم و بگوییم مثلا در حوزه پزشکی بالینی، این تعداد استناد یا مقاله، ولی در حوزه ای دیگر نظیر علوم کامپیوتر این تعداد استناد یا مقاله داریم و با چنین مقایسه های ناصحیح، یک رشته را نسبت به رشته ای دیگر برتر یا ضعیف تر جلوه دهیم. چون ماهیت، رفتارهای استنادی، جمعیت پژوهشگران و خصوصیت های رشته ها با یکدیگر متفاوت می باشد و آنها به این طریق با یکدیگر قابل مقایسه نیستند و مقایسه صحیح آنها مستلزم عادی سازی و لحاظ کردن این نوع تفاوت ها در فرایند مقایسه عادی سازی شده است.
وی با اشاره به اینکه «مقایسه عادی سازی شده رشته ها با یکدیگر است که می تواند راهگشا باشد»، اظهار داشت: بر این اساس اگر بتوان جایگاه یک رشته از یک کشور را با جایگاه همان رشته در سطح بین المللی مورد مقایسه قرار داد و مشخص کرد که بعنوان مثال حوزه برق و الکترونیک کشور، در مقایسه با حوزه برق و الکترونیک سایر کشورها از چه جایگاهی برخوردار است، یک مقایسه عادی سازی شده و قابل اتکاء انجام داده ایم که بسیار هم می تواند مفید باشد و در مطالعات علم سنجی هم مورد تاکید قرار دارد.
وی با تأکید بر اینکه «رفتارهای استنادی رشته ها با یکدیگر متفاوت است»، اظهار داشت: مثلا نسبت استناد در رشته های علوم انسانی و اقتصاد، با نسبت استناد در رشته هایی مثل زیست شناسی فرق می کند. امکان دارد برای نوشتن یک مقاله زیست شناسی، از ۱۰۰ منبع استفاده گردد و به آنها استناد داده شود؛ ولی یک مقاله علوم انسانی یا علوم اجتماعی، به سبب سبک نگارش رایج و اقتضای نوع تحلیل های لازم برای بسط و تحلیل مطالب، امکان دارد تعداد استنادشان آن قدر نباشد و برای نگارش مقاله، تکیه بر ۳۰-۲۰ منبع هم کافی باشد.
این استاد دانشگاه شاهد توضیح داد: برای نگارش یک مقاله علوم اجتماعی، امکان دارد لازم باشد در حدود ۳-۴ صفحه یک مطلب را تحلیل کرد و توضیح داد و برای انجام این تحلیل حتی نیازی به استناد نباشد؛ چون که استناد همواره در هنگام فراخوانی شواهد صورت می پذیرد، نه الزاماً برای تحلیل شواهد. برعکس، در حوزه ای مثل زیست شناسی که نقش شواهد در بیان مطالب بیشتر است، در هر صفحه شاید احتیاج به ۱۰ استناد باشد و در آن مرحله هنوز نیازی به تحلیل نباشد و بیشتر تکیه بر شواهد باشد. بنابراین، ما نمی توانیم رشته ها را با ارقام خام و به صورت غیرنرمال سازی شده با هم مقایسه نماییم و بگوییم چرا این رشته کم تر دانشمند دارد و آن رشته بیشتر؟
نوروزی چاکلی، ضمن تاکید مجدد بر اهمیت مقایسه صحیح کشورها، اظهار داشت: مبحث مهم اینست که با بهره گیری از شاخص پژوهشگران پراستناد، می توانیم وضعیت یک رشته در کشور خودمان را با همان رشته در کشورهای دیگر مقایسه نماییم. این نکته ای است که به ما جهت می دهد و هدف اصلی علم سنجی هم روشن گری است. ما باید آمارهای درست عرضه دهیم و آمار درست دادن، مستلزم استفاده از منابع و چارچوب های معتبر است.
چرا آمار پژوهشگران پر استناد مؤسسه استنادی علوم (ISC) و کلاریویت آنالیتیکس متفاوت است؟
این پژوهشگر علم سنجی در پاسخ به سوال ایسنا در مورد اینکه «مؤسسه استنادی علوم و پایش علم و فناوری (ISC)، تعداد پژوهشگران پر استناد یک درصد برتر کشور را ۸۴۱ نفر اعلام نموده، این در حالیست که طبق اعلام پایگاه کلاریویت آنالیتیکس در سال ۲۰۲۲، پژوهشگران پر استناد ایران ۱۲ نفر هستند. دلیل این تفاوت چیست؟» توضیح داد: این تفاوت، به خاطر آن است که ISC بر اساس روش ها و محاسبات خود، به این نتیجه دست یافته و البته این مانعی ندارد. اما مطمئناً ISC انتظار ندارد که این نتیجه بعنوان نتیجهی کلاریویت آنالیتیکس در نظر گرفته شود.
وی تشریح کرد: همواره هر پژوهشگر یا مؤسسه پژوهشی می تواند داده های پایگاهی نظیر WOS یا Scopus را دریافت کند و با چارچوب ها و روش های موردنظر خود محاسباتی روی داده ها انجام دهد و نتایجی را بر مبنای چشم انداز خود اعلام نماید. اما صِرف بهره گیری از داده های یک پایگاه نمی تواند سبب شود نتایجی یکسان به دست آید. چون در کنار داده ها، مساله دیگر روش ها و شاخصهای مورد استفاده است. بنا بر این ISC با وجود استفاده از همان داده های کلاریویت آنالیتیکس، نتایج متفاوتی به دست آورده است؛ چون مطمئناً جزئیات روش شناسی بررسی آنها متفاوت بوده است.
وی ادامه داد: حتی امکان دارد هر پژوهشگر یا مؤسسه پژوهشی دیگر، بازهم در آینده از داده های همین پایگاه ها استفاده نماید و این داده ها را با معیارها، فرمول ها و چارچوب های خود مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و بازهم نتایج متفاوتی به دست آورد. کما اینکه چنین بحثی در علم سنجی یک امر رایج است و خیلی از پژوهشگران و دانشجویان از همین داده های وب آو ساینس یا اسکوپوس برای مطالعات خود استفاده می نمایند و با عنایت به اهداف، چارچوب ها، معیارها و روش هایی که برای کار پژوهشی خود تعریف می کنند، به نتایجی متفاوت دست می یابند و این یک امر طبیعی و پذیرفته شده است.
سردبیر مجله پژوهشنامه علم سنجی با ذکر مثالی توضیح داد: برخی مجلات رأساً برای خود ایمپکت فکتور یا ضریب تأثیر محاسبه می کنند و حتی این ضریب تاثیر را در وبسایت خود هم درج می کنند و موجبات سردرگمی مخاطبان را فراهم می کنند. چون که وقتی مخاطب، عنوان مجله را در پایگاه JCR که مرجع محاسبه و اعلام ضریب تاثیر بین المللی مجلات بشمار می رود جستجو می کند، می بیند در آن پایگاه نه اثری از نام مجله و نه اثری از ضریب تاثیر مجله است و در واقع اصلاً آن مجله در JCR نمایه سازی نمی شود!
وی در مورد دلیل این مورد توضیح داد: حقیقت اینست که این مجلات بدون ِ آن که در JCR زیر پوشش قرار داشته باشند، این ضریب تأثیر را خودشان محاسبه کردند و به این عدد رسیده اند. ولی مبنای پذیرفته شده بین المللی این نیست که یک مجله خودش و بر مبنای روش ها و چارچوب های خود، ضریب تاثیر مجله را محاسبه و اعلام نماید. بلکه مبنا اینست که این ضریب بر مبنای چارچوب رسمی و پذیرفته شده پایگاه JCR و به صورتی یک دست، محاسبه و اعلام گردد. البته ایرادی ندارد که خود مجله هم این ضریب را خودش محاسبه کند، ولی این باید کار ِخود مجله و به منظور آگاهی کلی از وضعیت مجله معرفی شود، نه به منزله کار JCR.
اهمیت نحوه طبقه بندی علوم مختلف در مطالعات علم سنجی
نوروزی چاکلی، ضمن بیان این مورد که «کاری که کلاریویت آنالیتیکس انجام می دهد، به علل مختلف خاص خودش است»؛ به بیان علل احتمالی وجود این نوع تفاوت ها در نتایج اعلام شده پرداخت و خاطرنشان کرد: مهم ترین مساله در روش انجام این بررسی ها، نحوه تقسیم بندی و طبقه بندی موضوعی مقالات است. مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس در پایگاه ESI، از نظام طبقه بندی موضوعی خاص خود استفاده می نماید و بر مبنای آن بررسی را انجام می دهد. ESI در گزارش های خود، فقط طبقه ها و زیر طبقه های اصلی موضوعی را به صورت عمومی منتشر می کند، ولی هیچ وقت جزئیات و رده های فرعی هر یک از زیرمجموعه های طبقه بندی های موضوعی را اعلام نمی نماید. از آنجاییکه انجام مطالعات مقایسه ای علم سنجی، به صورت مستقیم به نوع طبقه بندی موضوعی که برمی گزینیم و بخصوص به سطح جزئی نگری در هر طبقه موضوعی وابسته است؛ بنابراین نتایج به دست آمده هم می توانند به همین دلیل تحت تاثیر قرار گیرند.
وی ضمن تشریح این موضوع، اظهار نمود: بعنوان مثال؛ از یک نگاه، حوزه هایی همچون زیست شناسی، بیوشیمی، ایمونولوژی، میکروبیولوژی، بیولوژی مولکولی و ژنتیک، حوزه های مرتبط و نزدیک به هم هستند که با عنایت به دیدگاه ها و فلسفه رده بندی که مد نظر قرار دارد، میتوان آنها را به صورت جدا از هم در طبقات مختلف یا به صورت وابسته به هم در یک مجموعه موضوعی در نظر گرفت و طبقه بندی کرد. البته در اینجا کار به همین تقسیم بندی کلی طبقات اصلی این حوزه های موضوعی ختم نمی شود و در سطوح و لایه های جزئی تر بعدی که برای طبقه بندی هر یک از این گروههای موضوعی وجود دارد هم همین تفاوت ها تأثیرگذار است و بر مبنای دیدگاه های مختلف میتوان یک مبحث را حتی به صورت همزمان در زیرگروه چندین رده موضوعی هم طبقه بندی کرد.
این پژوهشگر علم سنجی افزود: در واقع بنا بر این هم هست که «تزاروس ها» (اصطلاح نامه های تخصصی) مختلفی که برای یک مبحث وجود دارند، برای طبقه بندی مبحث ها به صورت یکسان عمل نمی کنند و در فرایند تقسیم بندی یک مبحث تخصصی، بعضاً برای جایگاه یک مبحث تخصصی، دیدگاه های مختلفی قائل هستند. بدیهی است که همین تفاوت در نحوه طبقه بندی موضوعی، به صورت مستقیم می تواند بر نتایج پژوهش های ارزیابانه علم سنجی تاثیر بگذارد و پژوهشگران علم سنجی بسته به اینکه در مطالعات خود، استفاده از کدام طبقه بندی موضوعی را مد نظر قرار دهند، به نتایج متفاوتی دست می یابند.
وی ادامه داد: حتی اگر از اساتید برجسته و درجه یک دنیا در یک رشته نظیر پزشکی، زیست شناسی و مانند آن هم بخواهند که رشته خودشان را طبقه بندی کنند، بازهم امکان دارد هر یک از این اساتید بر مبنای دیدگاه خود طبقه بندی های متفاوتی را برای این حوزه عرضه کنند که همه این طبقه بندی ها هم به لحاظ علمی، درست ولی با یکدیگر متفاوت باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد با ذکر مثالی، اظهار نمود: هنگام جستجوی ساده و کنترل نشده یک حوزه موضوعی در WOS، اگر یک کلمه مثل پزشکی (Medicine) جستجو شود، تنها مقالاتی که در آنها عیناً کلمه پزشکی به کار رفته باشد، بازیابی خواهد شد و مثلا مقالات در ارتباط با کووید هرچند در ارتباط با پزشکی است، بازیابی نمی گردد. بدیهی است که نمی توان از روی چنین جستجویی نتیجه گیری کرد که فقط همین مقالاتِ بازیابی شده، تنها مقالات حوزه پزشکی موجود در پایگاه WOS هستند. ازاین رو برای به دست آوردن نتایج صحیح و اصولی، باید تمام اصطلاح های زیرمجموعه پزشکی مورد بررسی و جستجو قرار گیرد و اینکه برای انتخاب این اصطلاح های زیرمجموعه پزشکی، کدام نظام طبقه بندی موضوعی یا کدام اصطلاح ها و اصطلاح نامه های تخصصی پزشکی یا کدام روش طبقه بندی یا کنترل واژگان مد نظر قرار می گیرد، نتایج متفاوتی به دست خواهد آمد.
راهکاری برای پیشگیری از خطای تشابه اسمی پژوهشگران
نوروزی چاکلی در رابطه با اینکه مؤسسه استنادی علوم (ISC) می گوید «پایگاه ESI تنها نام خانوادگی و شکل اختصاری نام کوچک پژوهشگران را اعلام می کند و تشابه اسمی را در نظر نمی گیرد و همه پژوهشگران ما را بررسی نکرده است»، بنا بر این آنها مبادرت به بررسی پژوهشگران ایران کرده اند، اظهار داشت: این مورد تنها برای ایران نیست و برای همه دنیا همینطور انجام شده است! نکته دیگر اینست که اصلاً بررسی ESI بر مبنای اسامی مستند نشده نویسندگان صورت نمی گیرد، بلکه امروزه مبنای شناسایی اسامی، بر مبنای شناسه پژوهشگر (Research ID) و ORCID است!
وی تشریح کرد: امروزه هر پژوهشگری کد شناسایی مخصوص به خویش را دارد و ملاک بررسی ها، اسامی ظاهری افراد نیستند که بخواهد مشکل تشابه اسمی ایجاد شود. ID و کد بین المللی افراد مهم می باشد و چه بسا حتی نام دو پژوهشگر مشابه باشد، اما کدهای Researcher ID و ORCID آنها روشن کند که آنها یکی نباشند. پژوهشگران پراستناد، از پژوهشگران بزرگ دنیا هستند و به خوبی بر این نکته واقفند که باید ORCID خویش را مرتب روزآمد کنند. از طرفی، سال هاست که حتی ارسال مقاله به مجلات بین المللی، بدون اعلام شناسه ORCID به مجله امکان پذیر نیست و نویسندگان در اولین گام باید شناسه بین المللی خویش را در مجله موردنظر به ثبت برسانند و با تأئید هویت خود به مجله از این طریق، بتوانند مقاله خویش را سابمیت کنند.
این متخصص علم سنجی با اشاره به اینکه «در محاسبات، روش شناسی و متدولوژیک، یک سری جزئیات دیگری وجود دارد که اعلام نمی شود»، اظهار داشت: معمولا کلیات روش بررسی و شاخصهای مورد استفاده همچون نسبت استناد به مقاله، نسبت خوداستنادی به ازای هر مقاله، متوسط درصد خوداستنادی، نسبت کل استنادهای دریافتی بدون در نظر گرفتن خوداستنادی، نحوه محاسبه سهم نویسندگان با بیشتر از یک وابستگی سازمانی، نحوه محاسبه سهم نویسندگان مقاله های حاصل همکاری و مانند آن توسط نظام های ارزیابی و رتبه بندی نظیر مؤسسه کلاریویت آنالیتیکس ذکر می شود، ولی ملاحظات و شرایط خاص مستندسازی داده ها و محاسبات، که نتایج متفاوتی را رقم می زند، چیزی است که خاص خود نظام ارزیابی است و همراه با جزئیات، به صورت عمومی اعلام نمی شود.
وی اشاره کرد: با عنایت به این ملاحظات، مطمئناً منظور ISC این نبوده که نتایجی که خودش بر مبنای داده های به دست آمده از کلاریویت آنالیتیکس استخراج و محاسبه کرده، جایگزین نتایجی است که پایگاه ESI اعلام نموده و در واقع کلاریویت آنالیتیکس، محاسبات را اشتباه یا ناقص انجام داده است. بنظر می رسد منظور ISC این بوده که این نتایج اعلام شده توسط ISC، نتایجی است که خودش با محاسبات جدیدی که بر مبنای روش ها و چارچوب های خود انجام داده به دست آورده است. به این ترتیب، ISC خواسته تعداد پژوهشگران برجسته بیشتری از کشور را بر مبنای دیدگاه ها و چارچوب های خود به جامعه علمی کشور معرفی نماید که البته این رویکرد، درصورتیکه بعنوان فهرست ISC معرفی شود، نه تنها مانعی ندارد، بلکه می تواند مثبت هم تلقی شود.
پایان بخش اول گفت وگو
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب